شانسهای متفاوت برای قراردادهای آتی محصولات فولادی
معدن و توسعه: همواره محصولات جدیدی برای دادوستد تامینی وارد بورس فلزات آهنی میشوند. باید بررسی کرد که چگونه این ابزار مالی مشتقه جدید موفقیتآمیز عمل میکنند، گرچه ابزارهای مالی مشتقه فولادی در مقایسه با فلزات پایه و سایر کالاها نسبتا از نظر دادوستد تامینی در بورس جوانتر هستند، اما تعداد قابلتوجهی از آنها کشش و اعتبار ویژهای را در بازار در دو سال گذشته بدست آوردهاند. تعداد محصولات فولادی موجود برای دادوستد تامینی در بورس همزمان افزایش یافته که شامل مواد اولیه، محصولات نیمه نهایی و نهایی در سرتاسر مناطق وسیع جغرافیایی هستند، اما باید منتظر ماند که کدامیک از این فلزات آهنی در بورس در بلندمدت موفق و کدام یک بدلیل عدم توجه از بازار خارج خواهند شد.
بهنظر میرسد که نوسانات فزاینده قیمت فولاد در کوتاهمدت موجب تشویق ورود این محصولات به بازار بورس برای انجام دادوستد تامینی شده است. یک عامل کلیدی ورود به بورس از بین رفتن قراردادهای قیمتگذاری سالانه سنگآهن در سال گذشته توسط شرکتهای بزرگ معدنی و جایگزین کردن قراردادهای قیمتگذاری فصلی و ماهیانه یا حتی کوتاهتر بجای سالانه بوده است.
این سیاستگذاری جدید منتهی به نوسانات بیشتری در قیمتگذاری سنگآهن شده که بهطور طبیعی قیمت آن به قیمت محصولات نیمهنهایی و نهایی انتقال مییابد. بر همین اساس تولیدکنندگان زیادی هزینه مواد اولیه خود را در تعیین قیمتهای تولیدات خود دخیل کردهاند.
تغییر در قیمتگذاری سنگآهن یکی از عواملی است که محبوبیت قرارداد شمش بورس فلزات لندن را جذابتر کرده و آمار و ارقام نشان میدهد که ماهیانه بیش از 10 هزار واحد (Lots معادل 65 تن) از ماه مارس 2010 به بعد شمش فولادی دادوستد شده که حجم قابلتوجهی است. تاکنون بهترین ماه دسامبر 2010 بوده که 30 هزار واحد دادوستد شده، در حالیکه تعداد معاملات سلف سررسید نشده در قراردادهای کنونی حدودا 3 تا 4 هزار واحد بوده است.
عوامل متعدد دیگری کمک کرده که قرارداد بورس فلزات لندن از جمله ادغام قراردادهای شمش مدیترانه و خاور دور آن به یک واحد با معیار جهانی تبدیل شود، علاوه بر این با بهبود وضعیت اقتصاد جهانی در سال گذشته دستیابی به اعتبارات نیز آسانتر شده، چون قراردادهای LME معمولا از طریق Clearnet (خانه پایاپای لندن) تهاتر میشود.
این امکان نیز وجود دارد که دادوستدهای غیرپایاپای OTC را انجام داد، اما چون اینگونه فعالیتهای تجاری خارج از بورس انجام میشود از بزرگی یا حجم آن آگاهی نخواهیم داشت. انجام قرارداد OTC میتواند کاملا سودمند باشد، مثلا شاید ضروری باشد که تناژهای بزرگ را از طریق دادوستد تامینی معامله کرد، پس یک بانک میتواند یک طرف قرارداد را پیدا کرده و این معامله را انجام دهد.
شمش بورس فلزات لندن قراردادی است که بصورت فیزیکی قابل تحویل بوده و شبکه انبارهای آن رو به گسترش است. سال گذشته اولین انبارهای شمش در آمریکا در ماه ژوئن در نیواورلئان ایجاد شد. در ماههای نوامبر شیکاگو و دیترویت اضافه شد و اولین تحویل در آمریکا در ماه ژانویه در شیکاگو اتفاق افتاد. بورس قصد دارد امسال Ravenna در ایتالیا را برای تحویل اضافه کند.
سال گذشته کل حجم شمش LME 191100 واحد بود که حدودا بیش از 42/12 میلیون تن است، در سه ماهه اول امسال تعداد 69426 واحد دادوستد شد که بیش از چهار برابر تعداد آن در مدت مشابه در سال قبل آن است. دستاندرکاران از پیشرفت کار راضی هستند و چندین شاخص کلیدی برای معتبر بودن قرارداد وجود دارد که در حد قابلتوجهی حجم را افزایش داده و همواره تعداد بیشتری در بازار از این شاخص استفاده میکنند و رابطه متقابل خوبی بین قیمتهای قراضه و مفتول ایجاد کرده است.
قوانین میلگرد ساختمانی
با توجه به اینکه بازار داخلی فولاد چین بیش از 40 درصد کل بازار جهانی را دربر میگیرد و بیشترین قسمت آن به بخش ساختمانی مربوط میشود، قابلتوجه است که قرارداد سلف میلگرد ساختمانی بورس سلف شانگهای (SHFE) در دو سال گذشته از زمان شروع آن در ماه مارس 2009 فعالترین قرارداد فلزات دادوستد شده در جهان بوده است. سال گذشته قراردادهای میلگرد ساختمانی SHFE بر 451 میلیون واحد معادل 5/4 میلیارد تن میلگرد ساختمانی (هر واحد 10 تن) بالغ شد، چون SHFE حجم مالیات و گردش مالی خود را براساس مجموع طرفین معاملات محاسبه میکند، حجم واقعی قراردادهای میلگرد ساختمانی نصف این میزان و حدود 256/2 میلیارد تن در سال 2010 است.
به هر صورت دولت چین اخیرا سیاستهای انقباضی خود را اتخاذ کرده که این اقدامات منتهی به افزایش مارجینهای لازم برای تجارت سلف فولاد SHFE از 8 درصد به 11 درصد از ماه فوریه شده است.
برخی از کارشناسان معتقدند که هدف از اجرای این سیاستها جلوگیری از تجارت سوداگرانه فولاد بوده و عدهای نیز بر این عقیدهاند که این فقط یک اقدام ضدتورمی است. دلیل آن هرچه که باشد، نتیجه حذف روزانه یک میلیون تن از قراردادها میلگرد بوده است.
در پنج ماه اول سال 2011 تعداد واحدهای دادوستد شده میلگرد ساختمانی نسبت بمدت مشابه سال قبل آن 70 درصد کاهش داشته و به 4/63 میلیون تن (خرید و فروش) رسیده و از طرفی نیز ارزش سرمایه در گردش آن با 3/63 درصد کاهش به 3 هزار یوان (خرید و فروش) رسید. ماه گذشته تعداد معاملات سلف سررسید نشده (Open interest) میلگرد ساختمانی نسبت بمدت مشابه آن در سال قبل به 4/52 درصد کاهش پیدا کرد.
این سیاست انقباضی بدون شک میزان زیادی از تجارت سوداگرانه را کاهش داده و لطمهای به قرارداد هم نزده است، بهعلاوه، این سیاست برای گروه کوچکی از طرفین معامله مجموعه سالمی از فعالیت فیزیکی و مالی را بوجود آورده که به مکانیسم کشف قیمت آسیبی نمیزند.
SHFE قرارداد سلف برای محصول نهایی دارد و آن مفتول فولادی است. به هر صورت این محصول هیچگاه قراردادی به آسانی و سهولت قرارداد میلگرد نبوده و حتی امسال بشدت نیز سقوط کرده است. در ژانویه تا می حجم معاملات آن تقریبا به 99 درصد یا به 3 هزار واحد تنزل پیدا کرد.
چرا قرارداد مفتول SHFE کمتر از میلگرد آن موفقآمیز بوده است؟ تصمیمی که بازار بورس گرفت این بود که نیازی به هر دو قرارداد میلگرد مفتول وجود ندارد، چون هر دو کالا کاملا با یکدیگر رابطه متقابل دارند و بهتر است که فقط یکی از اینها نقدینگی یا سهولت داشته باشد. رابطه متقابل قیمتی بین مفتول و میلگرد ساختمانی بسیار خوب است، بنابراین برای انجام دادوستد تامین، شما نیازی به هر دو قرارداد ندارید.
اقدامات مالی دولت میتواند اثر قابلتوجهی روی تجارت ابزار مالی مشتقه بگذارد، اما شرایط اقتصادی محلی نیز میتواند عامل موثر دیگری باشد. بورس کالا و طلای دوبی (DGOX) یکی از اولین بورسهایی است که قرارداد سلف فولاد را با قابلیت تحویل فیزیکی میلگرد ساختمانی در اکتبر 2007 آغاز کرد.
به نظر میرسد که این محصول برای بازار ساختمانی منطقه که رو به شکوفایی است کالای مطلوبی باشد.
این قرارداد بلافاصله پس از شروع به حجم قابلتوجهی دست یافت که پس از آن بحران اقتصادی و مالی رخ داد که منجر به سقوط بازار مستغلات در دوبی شد. از زمان شروع رکود جهانی حجم تجارت قرارداد فولاد کاهش پیدا کرده و اخیرا نیز دادوستدی انجام نشده و این قرارداد هنوز در این بورس وجود دارد و DGCX در نظر دارد که آن را از لیست قراردادهای خود خارج کند. DGCX میخواهد این محصول را تقویت کرده و گسترش دهد و مجددا نقدینگی قرارداد آن را بالا برد.
عملکرد این نوع قرارداد میلگرد ساختمانی با رشد قوی DGCX در بازار فلزات گرانبها، انرژی و بخصوص بازارهای ارز در تضاد است. بورس توانست در یازدهم ماه می بلافاصله پس از شروع فعالیت آن در مجموع یک میلیون قرارداد را منعقد کند.
بورس دیگری که میخواهد در زمینه ابزار مالی مشتقه فولادی فعالیت بیشتری کند، گروه بورس کالای شیکاگو (CME) است.
این بورس در اکتبر 2008 قرارداد سلف کلاف نورد گرم غرب میانه آمریکا را آغاز کرد. تعداد قراردادهای این محصول تهاتر نقدی در سال 2009 بالغ بر 13494 مورد شده و در سال 2010 به 21613 قرارداد افزایش یافت که وزن هر قرارداد 20 تن کوتاه است. تاکنون امسال (ژانویه تا می) حجم آن اندکی (7/7 درصد) نسبت بمدت مشابه آن افزایش پیدا کرده است.
حجم دادوستد تجاری میتواند در حد قابلملاحظهای بصورت ماهانه تغییر کند، اما بورس از نحوه عملکرد خود از آغاز فعالیت راضی است و واکنش مثبتی از طرف مشتریان خود دریافت کرده است.
مدیرعامل بورس شیکاگو میگوید: اگرچه میزان دادوستد کنونی پایین است، اما بنحو صحیح انجام میشود و تاکید میکند که برای اکثر مشتریان تاجری که از این قرارداد در آمریکایشمالی استفاده میکنند، دادوستد تامینی یک تجربه جدید است. آنها گامهای راسخی برداشته و عقبنشینی نکردهاند و نتیجه آن کاملا موفقیتآمیز بوده است.
مدیرعامل CME انتظار دارد که این قرارداد در میانمدت رشد کند، اما این بورس در حال حاضر روی دادوستد خارج از آمریکا تکیه دارد. در بلندمدت تجارت آمریکا احتمالا به بیش از 20 درصد قراردادهای فولادی CME تجاوز نکند.
ابزار مالی مشتقه فولادی جدیدی که اخیرا بهکار گرفته شدهاند، شامل خدمات پایاپای در Clear port متعلق به CME برای دو مبادله قرارداد (Swaps) پیمان آتی سنگآهن و قراردادهای سلف (Options) بوده است.
در حال حاضر دو گزینه میانگین قیمت سنگآهن دادوستد شده در Nymex وجود دارد که در Clearport تهاتر میشود که عیار این سنگآهن 62 درصد cfr چین بوده و برمبنای شاخصهای متفاوتی تسویه میشوند.
قراردادهای جدیدتر
CME در آخرین مورد در ماه آوریل سه قرارداد جدید را بهکار گرفت: یکی قراضه HMS با ترکیب 80 به 20 بصورت سلف مبادله قرارداد swaps cfr ترکیه و دیگری سلف مبادله قرارداد شمش فولادی بصورت فوب دریای سیاه و آخرین مورد سلف مبادله قرارداد کلاف نورد گرم اروپا تحویل در محل کارخانه Ruhr آلمان است که هر واحد آن 50 تن است. بهکارگیری قراردادهای جدید شامل تحقیقات و تحلیلهای گسترده است.
مدیرعامل CME اضافه میکند، ما تیمهای تحقیقاتی مستقر در مراکز اصلی داریم و با بازارهای تجاری و مالی مذاکره میکنیم. در دو سال آینده برای افزایش فعالیت خود و رسیدن به یک تعامل بیشتر از طرف مشتریان سرمایهگذاری خواهیم کرد.
با توجه به اینکه حجم معاملات دریایی سنگآهن سالانه حدود یک میلیارد تن است و با از بین رفتن قراردادهای سالانه، جای هیچگونه تعجبی نیست که چرا دامنه ابزار مالی مشتقه سنگآهن بهکار گرفته شده افزایش یافته و انتظار میرود که حجم آن رشد بیشتری نیز داشته باشد. بورس سنگاپور (SGX) در آوریل 2009 اولین معامله پایاپای مبادله قرارداد پیمان آتی سنگآهن جهان را در خانه تهاتر آسیای SGX آغاز کرد. این قرارداد از آن زمان همواره رشد کرده، بهطوری که اوج حجم جدید دادوستد آن در ماه گذشته تقریبا به 7000 واحد یا 45/3 میلیون تن رسید.
دیگر ابزار مالی مشتقه یا خدمات قراردادی سنگآهن در بورسهای Cleartrade، بورس اینترکنتینانتال، بورس کالای هند، بورس چند کالایی هند، Clearnet خانه تهاتر لندن و خانه تهاتر NOS آفریقایجنوبی آغاز و بهکار گرفته شدهاند.
ابزار مالی مشتقه فولاد هنوز در مراحل نخستین رشد و تکامل خود در مقایسه با قراردادهای قدیمی سایر کالاها قرار دارد و هنوز قضاوت در مورد موفقیت آن زود است، اما ابهامات موجود درخصوص روند اقتصاد جهانی نشان میدهد که بدون شک در سالهای آتی ریسک دادوستد تامینی تقریبا از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد و احتمالا این قانون بدون استثنا در بخش فولاد حکمفرما خواهد شد.